اقتصاد آمریکا در سهماهه اول سال ۲۰۲۵ کوچک شد، اما این آمار به دلیل پیچیدگیهای دادهها چندان دقیق نیست.
علت این موضوع این است که تعرفههای دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، بازارهای مالی را به هم ریخته و الگوهای تجارت جهانی را تغییر داده است. این سیاستها اکنون بر روشهای سنجش رشد اقتصادی نیز تأثیر گذاشتهاند.
تولید ناخالص داخلی آمریکا (با احتساب تورم) در سه ماه اول سال با نرخ سالانه ۰/۳ درصد کاهش یافت. این در حالی است که در پایان سال گذشته، اقتصاد رشد ۲/۴ درصدی را تجربه کرده بود. این کاهش ظاهراً قابل توجه است، اما در واقع به دلیل پیچیدگیهای روش محاسبه، این آمارها گمراهکننده به نظر میرسد. دادههای معتبر درباره هزینههای مصرفکنندگان و سرمایهگذاری شرکتها نشان میدهد که اقتصاد در این دوره کند شده، اما همچنان استحکام خود را حفظ کرده است.
با این حال، این پایه محکم ممکن است بهزودی تضعیف شود. در سهماهه اول، مصرفکنندگان و شرکتها برای وارد کردن کالاها پیش از اجرایی شدن تعرفههای ترامپ شتاب کردند که بهطور موقت فعالیت اقتصادی را تقویت کرد. اما هنوز ابعاد کامل این سیاستها مشخص نشده است. کارشناسان پیشبینی میکنند که در ماههای آینده، با افزایش قیمتها به دلیل تعرفهها و تداوم ابهاماتی که کسبوکارها را در حالت انتظار نگه داشته، هزینهها و سرمایهگذاریها کاهش یابد.
بن هرزون، اقتصاددان در S&P Global Market Intelligence، میگوید: «دلایل زیادی وجود دارد که نشان میدهد روندهای اصلی اقتصاد آمریکا رو به ضعف است.» هزینههای مصرفکنندگان در سهماهه اول با نرخ سالانه ۱/۸ درصد رشد کرد، که نسبت به رشد ۴ درصدی پایان سال گذشته کاهش چشمگیری داشته است. اقتصاددانان معتقدند بخشی از این کاهش به دلیل طوفانهای شدید زمستانی در ژانویه بود که ایالتهای جنوبی را تحت تأثیر قرار داد و بسیاری از مردم را از خرید بازداشت.
تاکنون نشانهای مبنی بر اینکه افت شدید اعتماد مصرفکنندگان (که پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ آغاز شد) به کاهش واقعی هزینهها منجر شده باشد، دیده نشده است. در واقع، کاهش تولید ناخالص داخلی در سهماهه اول عمدتاً به دلیل جهش بزرگ در واردات بود، زیرا مصرفکنندگان و شرکتها تلاش کردند پیش از اعمال تعرفهها کالاها را وارد کنند. این افزایش واردات تقریباً ۵ درصد از رشد تولید ناخالص داخلی کاست.
برای درک اینکه چرا افزایش واردات به کاهش تولید ناخالص داخلی منجر شد، باید نحوه محاسبه این شاخص را بررسی کرد. تولید ناخالص داخلی قرار است تنها ارزش کالاها و خدمات تولیدشده در داخل کشور را اندازهگیری کند، نه کالاهای وارداتی که در خارج تولید شدهاند. به جای محاسبه مستقیم تولید، دولت ابتدا ارزش تمام کالاها و خدمات فروختهشده در کشور را محاسبه میکند، سپس ارزش کالاهای وارداتی را کم میکند و صادرات (که در داخل تولید شده اما به خارج فروخته میشود) را اضافه میکند.
در تئوری، واردات نباید بر تولید ناخالص داخلی تأثیر مثبت یا منفی داشته باشد، زیرا کالاهای وارداتی یا بهعنوان هزینه مصرفکننده یا بهعنوان موجودی انبار (که هر دو به تولید ناخالص داخلی اضافه میشوند) ثبت میشوند. اما در عمل، دولت در شمارش دقیق واردات و هزینههای مصرفکننده موفق است، ولی برای موجودی انبارها، بهویژه در گزارشهای اولیه، اغلب به تخمینهای تقریبی وابسته است. دادههای سهماهه اول تنها افزایش اندکی در موجودیها را نشان داد، در حالی که گزارشهای غیررسمی حاکی از انباشت گسترده کالاها توسط شرکتها پیش از تعرفهها بود.
اقتصاددانان پیشبینی میکنند که یا آمار موجودیهای سهماهه اول با دادههای کاملتر اصلاح شود یا در سهماهه بعدی موجودیها بهشدت افزایش یابد، که نتیجهای برعکس گزارش اخیر خواهد داشت. با این حال، فراتر از این ناهنجاریهای آماری، پیام اصلی دادههای جدید روشن است: مصرفکنندگان و شرکتها حتی پیش از اعلام تعرفههای ترامپ در ۲ آوریل (که بازارهای مالی را به آشوب کشاند) شروع به تغییر رفتار خود در واکنش به سیاستهای او کردند.
اثرات کامل این سیاستها شاید ماهها طول بکشد تا مشخص شود، اما اقتصاددانان هشدار میدهند که اگر دونالد ترامپ به تغییر مداوم رویکرد خود (مانند ماه گذشته) ادامه دهد، آسیبها میتواند قابلتوجه باشد. اقتصاد آمریکا در سالهای اخیر انعطافپذیری چشمگیری نشان داده و بارها پیشبینیهای رکود را رد کرده است.
اقتصاددانان معتقدند هنوز نقاط قوتی وجود دارد که میتواند به اقتصاد آمریکا کمک کند تا در برابر فشارهای ناشی از سیاستهای ترامپ مقاومت کند.