در سراسر آسیای جنوب شرقی، آفریقا و خاورمیانه و به خصوص از سوی اعضای بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی به همراه آرژانتین، اتیوپی، امارات متحده عربی، ایران، عربستان سعودی و مصر)، تلاشهای هماهنگی برای کاهش نفوذ دلار ایالات متحده وجود دارد.
در رأس تمام این کشورها چین به عنوان بزرگترین کشور تجاری جهان، چندین سال است که از بینالمللیشدن یوان حمایت کرده است. به نظر میرسد درگیری روسیه و اوکراین وضعیت پول چین را ارتقا داده است. آیا همه اینها نشاندهنده یک تغییر بزرگ برای حوزههای اقتصادی و مالی است که در حال حاضر عمدتاً توسط ایالات متحده رهبری میشود؟
پاسخ به این سوال مستلزم بررسی ریشههای تسلط دلار آمریکا، نحوه درک اعضای به اصطلاح جنوب جهانی و پویایی ارزهای بینالمللی است. همچنین باید به انگیزههای دلارزدایی برای کشورهای مختلف نگاه کرد و پتانسیل یوان را برای جایگزینی دلار ارزیابی کرد.
چه چیزی یک ارز را جهانی میسازد؟
مهمترین ویژگی یک ارز بینالمللی، امکان ذخیرهسازی به عنوان یک دارایی ذخیره برای بانکهای مرکزی جهانی و همچنین دارایی مطمئن بودن برای سرمایهگذاران خصوصی، بانکها و سایر موسسات میباشد.
وضعیت کلی دلار به عنوان ارز رزرو جهانی
از نظر تاریخی، برتری دلار به دلیل قدرت اقتصادی و قدرت نظامی آمریکا پس از جنگ جهانی دوم بوده است. ایالات متحده 50 درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی (GDP) را در دوره پس از جنگ جهانی دوم به خود اختصاص داد (سهمی که اکنون به 20 تا 25 درصد کاهش یافته است). هنگامی که ریچارد نیکسون در سال 1971 جدا شدن دلار از طلا را اعلام کرد، دلار به دنبال یک وزنه جدید برای ارزش یافتن رفت.
کاخ سفید، هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه را به خاورمیانه اعزام کرد تا توافقی را تضمین کند، با دو هدف: این که معاملات نفتی به دلار تسویه شود و دلارهایی که به تولیدکنندگان نفت سرازیر میشود در بانکهای آمریکایی برای خرید اوراق قرضه آمریکایی سپرده شود.
در مقابل، واشنگتن متعهد شد که از عربستان سعودی حمایت نظامی کند و این کشور از پادشاهی به دموکراسی شدن ملزم نخواهد شد. اینگونه بود که به اصطلاح دلارهای نفتی متولد شد. از آن زمان تاکنون، چندین کالا در سراسر جهان به دلار آمریکا تسویه شده است.
دلار آمریکا با مزیتهایی مانند بازگشت سرمایه و نقدینگی بیبدیل از نظر ذخیرهسازی همراه است. ایالاتمتحده همچنان بزرگترین اقتصاد جهان است و سیستمهای پرداخت جهانی از سیستم پرداخت آمریکایی استفاده میکنند اما در سالهای اخیر بسیاری از کشورها به دلایل مختلف به دنبال دلارزدایی هستند.
بیاعتمادی جهانی به آمریکا و کاهش ارزش دلار
دلار خالی از اشکال نیست. بسیاری از کشورها از تمایل آمریکا برای سلطه و استفاده از دلار به عنوان یک سلاح شکایت کردهاند و رفتار آمریکا اعتماد آنها به دلار را تضعیف کرده است. این موضوع تا حد زیادی عامل کاهش سهم آن در بین ذخایر جهانی از 70 درصد به 58 درصد در 20 سال گذشته است. به عنوان مثال برای مقابله با حمله روسیه به اوکراین، دولت بایدن، استفاده روسیه از شبکه پرداخت بینالمللی سوئیفت را به حالت تعلیق درآورد و از دسترسی بانک مرکزی این کشور به ذخایر ارزیاش جلوگیری کرد.
تحولات اخیر، مانند تحریمهای اقتصادی اعمالشده توسط ایالات متحده، به تلاشهای مستمر دلارزدایی کمک میکند که به نوبه خود ممکن است به کاهش ارزش دلار در طولانیمدت منجر شود.
همچنین در بحبوحه اصطکاک تجاری با چین و نزاع دو حزبی در واشنگتن بر سر مسائل مالی و سایر عوامل، رتبه بندی fitch (نوعی رتبهبندی اقتصادی جهانی) اخیراً رتبه اعتباری بلندمدت ایالات متحده را کاهش داد. با این وجود، تا زمانی که اقتصاد آمریکا قوی باشد، تغییر موقعیت غالب دلار به عنوان ارزر رزرو جهانی دشوار خواهد بود.
همچنین چندین دهه است که درخواست دلارزدایی شنیده میشود. در اوایل سال 1965، والری ژیسکار دستن، وزیر دارایی وقت فرانسه، «امتیازات گزاف» دلار را محکوم کرد. بحران مالی جهانی 2007-2008 سلطه دلار و همچنین انضباط پولی و مالی ایالات متحده را زیر سوال برد و این نگرانی ها با درگیری روسیه و اوکراین دوباره ظاهر شدند.
یکی از کاتالیزورهای احتمالی برای دلارزدایی در فناوری های نوظهور مانند بلاک چین و ارزهای دیجیتال نهفته است. ابزارهای بلاک چین و ارزهای دیجیتال دارای ویژگیهای کلیدی مانند بیطرفی، کارایی و قابلیت برنامه ریزی هستند که می توانند از برنامه های مالی جدید خارج از سیستم مالی سنتی پشتیبانی کنند.
با استفاده از این فناوریها، کشورهایی که تلاش میکنند جایگزینهایی برای زیرساختهای مالی تحت کنترل ایالات متحده بسازند، میتوانند مزایایی از نظر هزینه، کارایی، سهولت استفاده و سودمندی ارائه دهند. در عین حال، جایگزینی دلار همچنان مستلزم ایجاد یک محیط حقوقی قوی، قدرت اقتصادی، قدرت نظامی، قدرت تکنولوژیکی و مجموعهای کاملاً جدید از سیستمهای مالی جهانی است و تصور اینکه این اتفاق در 10 یا 20 سال آینده رخ دهد، کمی دشوار است.
روسیه و چین اقلیت اما قدرتمند
هر دو کشور روسیه و چین بعد از فشارهای آمریکا در جنگ اوکراین سعی کردهاند از قدرت و منابع اقتصادی خود برای سقوط دلار استفاده کنند و سیستم مالی جهانی را به طور اساسی را تغییر دهند روسیه و چین هرچند اقلیت اما قدرتمند هستند.
بعضی از کشورها مفهوم گستردهتری از استقلال اقتصادی را دنبال میکنند. زمانی که کشوری از دلار استفاده میکند، عملاً بخشی از حاکمیت اقتصادی خود را به واشنگتن تسلیم میکند که به تنهایی از حق چاپ دلار و تعیین سیاستهای پولی برخوردار است.
اندازهگیری ارزش یوان در اقتصاد جهانی
امروزه یوان پنجمین ارز بزرگ جهان از لحاظ پرداخت، سومین ارز بزرگ تامین مالی تجارت و پنجمین ارز ذخیره بینالمللی است. مبادلات ارزی یوان به 7 درصد از سهم بازار جهانی افزایش یافته که آن را به سریعترین ارز از لحاظ رشد در سه سال گذشته تبدیل کرده است. اما نسبت پایین یوان مورد استفاده در توافقات تجاری به طور کامل وضعیت چین را به عنوان برترین کشور تجاری منعکس نمیکند.
اقدامات چین برای افزایش ارزش یوان
برای ترویج بینالمللی شدن این ارز، تا سال 2022، بانک خلق چین به 31 بانک تسویه حساب یوان در 29 کشور و منطقه مجوز داده بود.
در سال 2018، بورس کالای خود را به نام بورس بینالمللی انرژی شانگهای (INE) برای تحویل نفت از کشورهایی مانند ایران، ونزوئلا و روسیه راهاندازی کرد. قراردادهایی که در INE معامله میشوند، فقط از یوان استفاده میکنند.
عربستان سعودی، صادرکننده بزرگ نفت، اخیراً نسبت به تجارت با ارزهایی غیر از دلار ابراز علاقه کرده است و در ماه مارس، فرانسه قراردادی برای تجارت گاز طبیعی مایع با چین و تسویه پرداختهای فرامرزی با یوان به جای دلار منعقد کرد. این اقدام سابقهای را برای متحدان ایالات متحده در اروپا ایجاد کرد که با ارز متفاوت از دلار پرداخت کنند. همچنین پس از جنگ روسیه و اوکراین، یوان نقش خود را در تجارت چین و روسیه به شدت افزایش داد.
یوان بدون شک یکی از بهترین ارزهای غیر سنتی است. اگر اقتصاد چین پس از نیمه دوم سال جاری بهبود یابد و با اصلاحات نهادی پیشرفت کرد، انتظار میرود که یوآن به تدریج از نظر پرداختها، معاملات و ذخایر از پوند انگلیس و ین ژاپن پیشی بگیرد. در آینده ای نه چندان دور، می تواند به سومین ارز بزرگ بین المللی پس از دلار آمریکا و یورو تبدیل شود و به یک عنصر کلیدی در یک سیستم پولی بین المللی سه جانبه تبدیل شود.
با این حال، در حال حاضر، هیچکس نمیتواند رشد پایدار اقتصاد چین را تضمین کند. اگر رشد چین به کندی ادامه دهد، سرعت بینالمللی شدن یوان و دلارزدایی نیز کند خواهد شد.